Shanghai Nights
Shanghai Nights

Shanghai Nights

Seppuku


10/10


یکی از بهترین فیلم ها با تم سامورایی که دیده ام و یکی از بهترین فیلم های ژاپنی که در تمام عمرم دیدم. کارهای استاد ماساکی کوبایاشی رو می پسندم و دوست دارم. برخلاف آکیرا کوروساوا که هرگز نتونستم با آثارش ارتباط برقرار کنم و هرگز نفهمیدم این همه تعریف مردم از این کارگردان و فیلمهایش برای چیست!؟ آیا این یک تعریف و تمجید همه گیر و دهن بینانه نیست؟ مانند همان جریان و همفکری غلطی که بر بعضی آثار کلاسیک سایه انداخته و آنها را به صورت دروغین نسبت به بقیه آثار کلاسیک و حتی آثار جدید متمایز می کند. کوروساوا در شرایطی فیلمسازی در ژاپن را آغاز کرد که هنوز سینمای ژاپن پیشرفت نکرده بود و جوان بود. فقط در این مورد می توان کوروساوا را تحسین کرد که با امکانات کم، سینمای ژاپن را ارتقا بخشید. درحالیکه اگر بحث ارتقا بخشیدن سینما هم دربین باشد، کوبایاشی به فاصله ده سال بعد از کوروساوا فعالیت هنری اش را آغاز کرد و او نیز در این ارتقا و پیشرفت سهمی دارد. نمیدونم در خارج کشور هم به کوروساوا اینقدر ارج می نهند که در کشور ما بزرگش کرده اند یا نه؟ آیا کوبایاشی در خارج ایران هم اینقدر گمنام است؟ چرا وقتی در ایران نام سینمای ژاپن به میون میاد همه کوروساوا به ذهنشون می رسه بدون اینکه از خودشون بپرسند که من واقعا کدوم یک از فیلمهاش رو دوست دارم و چرا باید او را تمجید کنم؟ برای پی بردن به بزرگی استاد ماساکی کوبایاشی کافیه فیلم «کوایدان» او را ببینید و بعد فیلم «رویاها» ساخته کوروساوا رو هم تماشا کنید. هر دو فیلم از نظر تم کلی و اپیزودیک بودن به هم شبیه هستند اما اصلا قابل قیاس نیستند. قدرت و نفوذ «رویاها» هرگز به پای «کوایدان» نمی رسد. 

تا اینجا فکرکنم تا حدی دینم رو به استاد کوبایاشی ادا کردم. اما در مورد فیلم هاراگیری (به ژاپنی سپوکو= خودکشی سامورایی)، فیلم از هر نظر در اوج است. درامی پر قدرت در کنار بازیگران حرفه ای، هاراگیری را به فیلمی درجه یک بدل ساخته است. فیلم هاراگیری اولین فیلم کوبایاشی بود که در غرب اکران شد و او را به جهانیان معرفی کرد و در فستیوال کن در سال 1963 جایزه ویژه هیات داوران را از آن خود کرد. منش و راه یک سامورایی واقعی در این اثر نمایش داده می شود. به دور از هرگونه اغراقی برای اولین بار با یک سامورایی آشنا شدم و تصویری که پیش از این با دیدن آثار زیادی از سامورایی ها در ذهنم شکل گرفته بود با این فیلم شکسته شد. سامورایی فردی نیست که یک تنه صدها نفر را به سرعت برق و باد از بین ببرد و بعد با لبخندی صحنه جنگ را ترک کند! این اخلاقیات، جوانمردی و از خود گذشتگی هاست که به سامورایی شخصیت می بخشد. اگر می خواهید یک فیلم کلاسیک ژاپنی اصیل ببینید و دلتان برای دیدن آداب و سنن ژاپن تنگ شده است و دوست دارید بدانید سامورایی چه کسی است، دیدن هاراگیری را از دست ندهید.


(Masaki Kobayashi (1916-1996

نظرات 1 + ارسال نظر
آستیران دوشنبه 7 مرداد 1392 ساعت 11:28 ب.ظ http://astiran.blogfa.com

از نظر من ماساکی کوبایاشی هم کارگردان بزرگیه ولی خدایی کوروساوا یه چیز دیگست من از کوبایاشی فیلم کوایدان رو دیدم و دوست دارم فیلم هاراکیری رو هم ببینم و کلا شاید روی هم دو یا سه تا از آثار کوروساوا رو (ندیده) باشم اما در مورد مقایسه دو فیلم رویاها و کوایدان اینکه مقایسه این دو فیلم با همدیگه از نظر من درست نیست چرا که فضای دو فیلم کاملا متفاوته فیلم رویاها واقعا یک حس و حال متفاوتی رو به بیننده فیلم تزریق می کرد خصوصا قاب بندی هایی که توی فیلم بود بی نظیر بودن خصوصا یکی دو تا از قاب بندی های کوروساوا تا ابد تو ذهنم می مونه
در ضمن فیلم رویاها یکی از فیلمای متوسط کوروساوای که شاید خیلیا ندیده باشنش ولی کوایدان از کارهای شاخص کوبایاشیه

موافقم، یه جورایی مقایسه این دوتا فیلم درست نیست چون از دو ژانر متفاوتند. اما من هنوز سر حرفم هستم و به نظرم کوبایاشی کارگردان بهتریه. :دی قطعا این حرف به خاطر اینه که از فیلم های کوبایاشی بیشتر خوشم میاد و راحت تر با آثارش ارتباط برقرار می کنم. در کل مقایسه کوروساوا و کوبایاشی یه مقدار نامنصفانه است چرا که کوروساوا خیلی بیشتر فیلم ساخته و این زمینه محبوبیت بیشتر کوروساوا رو بین سینمادوستان فراهم کرده. اما فیلماش به دل من نمیشینه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد